محمود اسماعیلیان ساکن محله لادن، هشتسال در جبهههای دفاع مقدس جنگیده است و سه بار سابقه مجروحیت دارد. او که حالا راوی دفاع مقدس است، در سال ۱۳۶۲ به مدت چهارماه به لبنان اعزام شد و همراه دیگر پرسنل سپاه انقلاب اسلامی، وظیفه آموزش نیروهای حزبالله لبنان را برعهده گرفت. اسماعیلیان در سفرهایی که به سوریه و شهرهای مرزی لبنان و سرزمینهای اشغالی داشت، سیدحسن نصرالله را که در آن روزها یکی از فعالان جنبش تازهپاگرفته حزبالله لبنان بود، همراهی میکرد.
دره بقاع و روستای جنتا محل استقرار نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و آموزش نیروهای حزبالله بود. این پایگاه را سیدعباس موسوی، رهبر شهید حزبالله دراختیار سپاه قرار داد. در آبان سال۶۲، هواپیماهای صهیونیست بهشدت این پایگاه را بمباران کردند که در جریان آن، دویستنفر از نیروهای سپاه و حزبالله به شهادت رسیدند.
این قاب مربوط به آبان سال۱۳۶۲ در سوریه و حرم حضرتزینب (س) است. من نفر اول از سمت چپ هستم و نفر سوم سمت چپ نیز سیدحسن نصرالله است؛ طلبهای جوان و پرشور که آن روزها تنها بیستودوسالش بود و خیلی از جوانان مذهبی لبنانی را هدایت میکرد.
سرکشی از منطقهای در بلندیهای جولان کار هر روز ما بود. نیروهای بسیجی لبنان و سوریه ما را در این سرکشیها همراهی میکردند و بلدراه ما بودند.
بمباران پادگان حضرتعلی (ع) در شهر بعلبک یکی دیگر از قابهایی است که خاطرات تلخی را برایم تداعی میکند. من راننده خودرو لندرور بودم که برای رساندن آقای نجفی به نماز جماعت از پایگاه خارج شدم و همین جان من را نجات داد.
دیماه سال۶۲ مأموریت من در لبنان و سوریه تمام شد و به ایران برگشتم. اینجا لحظهای است که همراه صالح غلامزاده، از بچههای حزبالله، خداحافظی کردیم و سوار هواپیما شدیم.
* این گزارش چهارشنبه ۱۱ مهرماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۸۸ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.